لحظه های ما

عزیز دلم نیمای من:شما اولین دندونت رو قبل از عید درآوردی الان دوتا دندون داری فدات شم ولی به دلیل مسافرت و عروسیایی که داشتیم نتونستیم برات جشن بگیریم تا که بالاخره امروز چهارشنبه 2/2/94 یه جشن کوچولو برات گرفتیم. دوتاکیک خودم درست کردم یه دونه هم مامانی (مامان خودم) که با کیک خودم تزیینش کردم . آش دندونی رو هم مامانی(مامان بابا ) و خاله صغری جون (خاله بابا) زحمتشو کشیدن دستشون درد نکنه خیلی خوشمزه بود. شمام که اولش با بچه ها بازی میکردی و خیلی خوشحال بودی که خونمون شلوغ شده آخرش که میخواستیم کیک بخوریم اول زدی کیکتو خراب کردی  بعدش خوابیدی...   انقد سرم شلوغ بود نتونستم زیاد عکس بگیرم اینم چندتا عکس ...

اینم چندتا عکس از گل پسرم نیما و آیداجون       ...

  یه خواب شیرین و ناز اینجا تازه از عروسی رگشتیم اقا نیما کل مدت که اونجا بودیم خواب بود همه  اونایی که نی نی داشتن بم حسودی کردن ولی تا خونه رسیدیم و بیدار شد دیگه نمیخوابید بازیش گرفته بود ساعت 2 خوابید اینم ژستای آقا نیما قربونش برم من هر موقه که سینه خیز میره و صداش میکنیم برمیگرده سمتمون همینطوری دستاشو میزاره رو پاش میخوام بخورمش فقط       ...

    گل پسرم 7 ماهش شد خدای من چقد زود گذشت قد:69 سانتیمتر وزن:8900 کیلوگرم فداش شم الـــــــــــهی دوسه شبه پسری غرغرو شده میگن شاید میخواد دندون دربیاره اخه یکم از علایم رو داره هرچی میینه رو میبره سمت دهنش به زور موقع شیر خوردن هم یکم اذیت میکنه امروز خودم تنهایی بردمش واسه کنترل وزنش یکم کم اضافه کرده بود بازم ماموربهداشت گفت خوبه به هرحال اضافه کرده ولی واسه اینکه مطمین شیم دو هفته دیگه دوباره ببرمش. از امروز میتونم بهش تخم مرغ و ماست و... هم بهش بدم پسرم هر روز داره شیطون تر میشه کل خونه رو با سینه خیز دور میزنه یه روز صبح بیدار شدم دیدم گلدونو چپه کرده یه روز یه تکه کاغإ خورد...

...

پسرم امروز 6ماهه شد قد:67 وزن :8700 امروز واکسنش رو هم زدیم خیلی گریه کرد طفلی از امروز میتونم بهش غذا بدم هوراااا خیلی منتظر این روز بودم     ...